كفاره اي براي خندهاي قضا شده. از دووووووور حس می کنم. به یاد روزهای بارانی پدرم. بیشتر از خدا می بارد. لرزان تر از ابرها می تپند . ستاره هایی بودند که از چشمان مادر افتاد و. شکوفه دادن نیلوفرانه مان بود. که تیری در وجدان خدا فرو نکرد. نیزه در همسایگی تو با خون وصلت کرد. که سر به هوا شد.

اگه سوالی در مورد کامپیوتر داشتید بپرسید اگه در توانم باشه جواب میدم. من قصد دارم یه وبلاگ در مورد ترفندهای کامپیوتر و مختصر درباره امنیت. شبکه بسازم اگه کسی مایل به همکاری با من هست یا بهم ایمیل بده یا تو نظرات اعلام کنه. در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته می کشم .

First from my mum, I received a George Foreman grill and the DVD of Home. When you move out into your own home you start to ask for more kitchen based items, last year I received a set of colourful knives. So this year I asked for a grill.

انسانی که شباهت دوری با خود داشت. هنوز این آن پرسش سوزان است. و چراغ کهکشان را به پفی چه دردناک خاموش می کند. نوشته شده در ساعت توسط سحر. چون آن پیرزنی که آخرین سربازی هم. که از جبهه باز می گردد. نوشته شده در ساعت توسط سحر. ب - رف - بود. هنوز شهر به هوش بود. من نشسته بودم که او دنبال بهانه ایی برای نماندن می گشت. به تماشای روشن شدن چراغ هایی که چشم هایمان را می زد. کنار شهر بی پ رده به خواب رفتم . نوشته شده در ساعت توسط سحر.